توانایی تشخیص و شناسایی حالات صورت احساسات اساسی در کودکان پیش دبستانی بیشتر می شود، قبل از اینکه آنها بتوانند چند ماه بعد علل بیرونی احساسات و سپس در حدود 5 سالگی نقش امیال یا باورهای دیگران را در بیان عاطفی درک کنند. اخیراً علاقه فزایندهای به رشد اولیه رفتارهای جامعهپسند داشته است و این علاقه منجر به انبوهی از انتشارات در مورد توسعه اولیه کمک، اشتراکگذاری و آرامش شده است. در این فصل، ما مطالعات اخیر را در مورد توسعه تولید و درک رفتار اجتماعی در اوایل دوران کودکی مرور میکنیم. ابتدا خواننده را با یافتههای اخیر آشنا میکنیم و به سؤالات باز و دیدگاههای متضاد اشاره میکنیم، تا بحث یکپارچه را در این زمینه تسهیل کنیم.
رشد روانی
در سطح اجتماعی، توانایی برنامه ریزی به افراد این امکان را می دهد که رفتار دیگری را پیش بینی کنند و توالی اقدامات خود را تنظیم کنند، که منجر به هماهنگی بهتر می شود. اینکه آیا توانایی انجام چنین استنباط هایی نیاز به ذهنیت در مورد حالات درونی دیگران (مثلاً باورها و ترجیحات) دارد، هنوز موضوع بحث است، اما باز هم، این سؤال ممکن است در زمینه توجه مشترک و اقدام مشترک بین یک ربات و یک انسان. کودکان همچنین به تدریج یاد می گیرند که حالات صورت شریک زندگی خود را برای استنباط از وضعیت عاطفی خود در نظر بگیرند و پاسخ خود را بر اساس آن تنظیم کنند. به عنوان مثال، نوزادان تازه متولد شده به طور قابل توجهی در حالت های شاد نسبت به حالت های ترسناک نگاه می کنند و برخی از مهارت های تبعیض را نشان می دهند (فارونی و همکاران، 2007). همچنین نشان میدهد که نوزادان از چند ماهگی انتظاراتی در مورد تعامل متقابل دارند که تا حدی بر بیان احساسی تکیه میکنند.
لطفاً جهت دسترسی به لیست بهترین مشاوره تحصیلی کلیک کنید
این حساسیت در واکنشهای رفتاری و فیزیولوژیکی خاص خود را نشان میدهد (مثلاً کاهش عاطفه مثبت و خیره شدن به والدین، افزایش عاطفه منفی، افزایش دمای پوست صورت) هنگامی که مادر پس از یک دوره بازی خود به خود با چهرهای خنثی و بدون واکنش قرار میگیرد.
رشد اجتماعی و عاطفی
در اولین بازی این مطالعه، یک نفر مجبور بود یک بلوک چوبی را به سمت لوله ای که روی جعبه ای با شیب 20 درجه نصب شده بود، به پایین بفرستد، در حالی که فرد دیگر باید آن را در انتهای دیگر با یک قوطی حلبی می گرفت. صدای تق تق دو لوله به صورت موازی نصب شده بودند تا افراد بتوانند به نوبه خود نقش های مختلف را انجام دهند. در بازی دوم، دو نفر باید با نگه داشتن لبه در طرفین مقابل، یک پرش بلوک چوبی را روی یک ترامپولین کوچک انجام می دادند. بچهها با موفقیت در هر دو بازی شرکت کردند، اگرچه بچههای 24 ماهه نسبت به بچههای 18 ماهه مهارت بیشتری داشتند، و همه آنها حداقل یک تلاش ارتباطی برای برقراری ارتباط مجدد با شریک بزرگسال انجام دادند که شریک بزرگسال شرکت در فعالیت را متوقف کرد.
قصد مدلسازی، حداقل تا حدی، مسیر رشد انسان، راهی پربار برای طراحی رباتهایی به نظر میرسد که میتوانند به طور مؤثر موقعیتهای ارتباطی را آغاز کنند و به آنها پاسخ دهند. چنین شرکتی، اگرچه هنوز جدید است، به حجم قابل توجهی از ادبیات در رباتیک، به ویژه از دهه 2000، منجر شده است که چندین حوزه فرعی مانند رباتیک رشدی و اپی ژنتیک، سیستم های شناختی و رباتیک اجتماعی را پوشش می دهد.
لطفاً جهت کسب اطلاعات بیشتر در زمینه مشاوره روانشناسی تلفنی به سایت ما مراجعه نمایید
با توجه به تاریخچه برجسته برنامه توسعه در دانشگاه ییل، اساتید و دانشجویان در این برنامه طیف گسترده ای از جمعیت ها (پریمات های غیرانسانی، نوزادان، کودکان در هر سنی، بزرگسالان) را برای بررسی منشاء و رشد آنتوژنتیک و فیلوژنتیک مطالعه می کنند.
آنها به یک موقعیت مشترک توجه می کنند و از ارتباطات چندوجهی برای شروع، حفظ یا پاسخ به تعامل استفاده می کنند. این سه نقش مختلف در تعامل را می توان با مقیاس های اولیه ارتباطات اجتماعی، به ویژه با نسخه فرانسوی ارزیابی کرد. در موقعیت ارزیابی، دادن فرصت به کودک برای شروع تعامل به ویژه در رشد غیر معمول، برای مثال در کودکان مبتلا به ASD، بسیار مهم است.
نشانههای کلامی همچنین مهارتهای حرکتی ظریفی را از طریق بیان کنندههای گفتار میطلبد. ثانیاً، اقدام مشترک نیاز به کنترل حرکتی برای رسیدن به نتیجه مورد انتظار دارد، از این رو ارزیابی مهارت های حرکتی انسان از قبل، به ویژه در طول توسعه، و همچنین قابلیت های فنی ربات اهمیت دارد. در ادامه مثال قبلی، مهارتهای چنگ زدن کودکان در رابطه با اندازه مکعبها و همچنین ویژگیهای گیره رباتیک برای کنترل اشیاء باید به خوبی توضیح داده شود. علاوه بر این، مشاهده رفتار کودکان در طول فعالیت های مشترک ممکن است به توصیف کامل ارتباط چندوجهی (مانند نگاه، حالات چهره، حرکات و زبان کلامی) و نحوه هماهنگ شدن اجزای آن منجر شود. کودکان در حدود 12 ماهگی شروع به تولید ژست های اشاره گر برای جلب توجه شخص دیگر می کنند. یک شی، یک شخص یا یک رویداد می تواند به کانون توجه مشترک تبدیل شود، اما پس از آن کودکان معمولاً در حالی که به همسر خود اشاره می کنند، به او نگاه نمی کنند.
از نظر عاطفی، کودکان در جهت خودآگاهی بیشتر رشد میکنند - یعنی آگاهی از حالات عاطفی، ویژگیها و پتانسیل عمل خود - و به طور فزایندهای قادر به تشخیص و تفسیر احساسات دیگران میشوند. این به همدلی یا توانایی قدردانی از احساسات و برداشت های دیگران و درک نقطه نظرات آنها کمک می کند. این تواناییهای جدید به رشد اخلاقی کودکان کمک میکنند، که معمولاً در اوایل کودکی با نگرانی و اجتناب از اعمالی که باعث درد و تنبیه میشوند، شروع میشود و به یک تنظیم کلیتر رفتاری پیشرفت میکند تا توجه و تأیید والدین حفظ شود. تغییر بیشتر در استدلال اخلاقی به استدلالی مبتنی بر پرهیز از احساس گناه درونی و خودسرزنش نشان دهنده گذر از دوران کودکی و نوجوانی به بزرگسالی است. نوزادان سه ماهه قبلاً واکنشهای رفتاری نشان میدهند که حالتهای احساسی مانند تعجب، پریشانی، آرامش و هیجان را نشان میدهد.
در مسیر رشد، کودکان به تدریج تفکیک بین فرم و عملکرد زبان را یکپارچه می کنند - آنها در درک اینکه یک فرم واحد می تواند کارکردهای مختلفی را انجام دهد و متقابلاً یک عملکرد واحد را می توان از طریق چندین شکل بیان کرد، انعطاف پذیرتر می شوند. در اینجا زبان به عنوان چیزی بیش از یک رسانه برای انتقال اطلاعات در نظر گرفته میشود، در توافق با گزارهای که در نظریه کنش گفتاری ایجاد شد (آستین، 1962؛ سرل و واندروکن، 1985). زبان راهی برای عمل بر محیط، «انجام کارها با کلمات»، مستقل از ویژگیهای ساختاری آن است. این نظریه در ابتدا با هدف توصیف روابط بین اشکال و کارکردهای گفته های زبانی، چندین کنش گفتاری را تعریف می کند، بسته به این که آیا شخص قصد ادعا، اظهار نظر، هشدار، درخواست، تأسف و غیره را دارد یا خیر.
در اینجا میتوانیم ببینیم که روابط بین نظریههای روانشناسی رشد و روباتیک مزایای دو طرفه را ارائه میدهد. این امر در مورد سؤالات مختلفی که در این بررسی به آنها پرداخته شده است، از شرایطی که بر فرآیند یادگیری در طی تعاملات تأثیر میگذارد (بوسنا و همکاران، 2014) تا توصیف مراحل رشد زبان، صدق میکند. بنابراین پیشرفتها در رباتیک توسعهای ممکن است کمک قبلی در تجزیه و تحلیل و اجرای فرآیندهای درگیر در تعاملات ارائه دهد. پیچیدگی روزافزون توانایی های ارتباطی (پیچیدگی که سه بعد فوق الذکر را در بر می گیرد) در مسیر رشد انسان منجر به پتانسیل غنی از تعاملات می شود. کودکان به طور فعال مراحل مختلفی را طی می کنند که به آنها امکان می دهد با موفقیت در فعالیت های مشترک شرکت کنند، یعنی در محیط فیزیکی خود عمل کنند، با افراد دیگر هماهنگ شوند، رفتار خود را برنامه ریزی کنند و شریک زندگی خود را پیش بینی کنند.
علاوه بر این، مهارتهای توجه مشترک پاسخگو (به عنوان مثال، دنبال کردن نگاه و دنبال کردن نقطه) قبل از مهارتهای توجه مشترک ابتکاری، از 8 ماهگی ظاهر میشوند (کورکوم و مور، 1998؛ بیکر و همکاران، 2013). توجه مشترک و اقدام مشترک، چه با نیت های مشترک و صریح همراه باشد و چه نباشد، بنابراین به کودکان اجازه می دهد تا با دیگران در فعالیت های مشترکی شرکت کنند که در آن هر یک از شریک ها از نتیجه مشترک و/یا از تعامل فی نفسه سود می برند. در یک سری آزمایش، توانایی هماهنگی با یک شریک در بازی های اجتماعی به طور قابل توجهی بین 18 تا 24 ماهگی بهبود می یابد، چه این بازی ها شامل نقش های مکمل یا مشابه باشد (وارنکن و همکاران، 2006).
اساتید و دانشجویان با تمرکز بر حوزه رشد شناختی و زبانی، تحقیقاتی را برای بررسی شناخت از دوران نوزادی تا بزرگسالی، اکتساب زبان، رشد مفهومی و رشد مغز انجام می دهند. اساتید و دانشجویان با تمرکز بر حوزههای رشد اجتماعی و عاطفی، تحقیقاتی را در مورد والدین، روابط خانوادگی، همسالان و همچنین پیشرفت مدرسه و آسیبشناسی روانی رشد انجام میدهند. در سراسر مناطق، نگرانی در مورد بسترهای بیولوژیکی زیربنایی توسعه و نقش بافت اجتماعی وجود دارد.
در زمینه فعالیتهای مشترک، ما ضرورت در نظر گرفتن چندین کنش گفتاری شامل ارتباطات چندوجهی (هم سیگنالهای کلامی و هم غیرکلامی)، و تجزیه و تحلیل جداگانه اشکال و کارکردهای ارتباط را برجسته میکنیم. در نهایت، ما برخی از چالشهای مربوط به شایستگیهای ربات را بررسی میکنیم، مانند موضوع زبان و پایه نمادها، که ممکن است با گرد هم آوردن تخصص محققان در روانشناسی رشد و رباتیک برطرف شود. این رشته که در ابتدا به نوزادان و کودکان مربوط می شد، گسترش یافته و شامل دوران نوجوانی، رشد بزرگسالان، پیری و کل طول عمر می شود. این رشته تغییرات را در سه بعد عمده بررسی می کند که عبارتند از رشد فیزیکی، رشد شناختی و رشد عاطفی اجتماعی. در این سه بعد طیف وسیعی از موضوعات از جمله مهارت های حرکتی، کارکردهای اجرایی، درک اخلاقی، اکتساب زبان، تغییرات اجتماعی، شخصیت، رشد عاطفی، خودپنداره و شکل گیری هویت وجود دارد. به طور خلاصه، هنگامی که دو کودک با هم بازی می کنند یا زمانی که کودکی با یک بزرگسال بازی می کند، این کار را در چارچوب اقدام مشترک انجام می دهند.
این روش، که در رشد انسانی ضروری است، ممکن است کاندیدای مناسبی برای مطالعه پیچیدگی HRI باشد که شامل دقت حرکتی، هماهنگی و برنامهریزی همزمان میشود (به بخش «تا چه حد میتوان تعاملات را پیچیده توصیف کرد؟» مراجعه کنید. در این موارد، فرآیندهای هماهنگی را می توان با پیش بینی اثرات اقدامات یکدیگر بر نتایج مشترک و با توزیع مؤثر وظایف افزایش داد (وسپر و همکاران، 2016). این توانایی شامل بعد سومی است که مسئله پیچیدگی را مشخص می کند، یعنی بعد برنامه ریزی پیش بینی شده. این امر مستلزم فراتر رفتن از ادراک فوری محیط و نشان دادن رابطه بین توالی اقدامات و یک هدف دقیق است. در سطح فردی، توانایی برنامه ریزی مستلزم بازنگری ذهنی یک دنباله اقدام در پیش بینی نیازهای آینده است (به عنوان مثال، انتخاب یک مکعب خاص در اتاق اول به منظور ساخت انبوهی از مکعب ها در اتاق دیگر).