هر زمان که توصیههای حرفهای را میخوانید، گوش میدهید، تماشا میکنید یا بهطور دیگری از توصیههای حرفهای استفاده میکنید، به دقت به این نکته توجه کنید که آیا این توصیه شامل زمینهای است که برای استفاده مؤثر از آن نیاز دارید یا خیر. توجه داشته باشید که توصیه های ارائه شده در یک زمینه ممکن است در زمینه دیگری دقیقاً اشتباه باشد. من جوهر زیادی ریختهام، برای مثال، به شما گفتهام که با ایجاد ارزش استراتژیک برای مشتریان خود، خود را به عنوان یک مشاور قابل اعتماد و یک فروشنده واقعاً مشاور قرار دهید. اما اگر زمینه شما خواستار فروش معاملاتی است، لطفاً توصیههای من را نادیده بگیرید و تا حد امکان کارآمد و مؤثر فروش را ادامه دهید. به طور خلاصه، با گوش دادن واقعی، می توانید به فروشنده و انسان بسیار مؤثرتری تبدیل شوید.
سپس یک دوره پنج روزه خنک کننده خواهید داشت که در آن بررسی های قانونی لازم را انجام دهید، گزارش های ساختمانی و سایر موارد را دریافت کنید و مطمئن شوید که امور مالی شما تنظیم شده است. اگر تصمیم بگیرید که ظرف مدت پنج روز سرد شدن را ادامه ندهید، 0.25? از قیمت خرید را از دست می دهید (یعنی 250 دلار به ازای هر 100000 دلار). تیم فروش ما موفق به فروش بالایی هستند و همه کارکنان به طور منظم در آموزش بازاریابی املاک و مستغلات "اخلاق" و "منافع مشتری" شرکت می کنند. تمام توصیه های ارائه شده بر اساس قرار دادن منافع مشتریان بر سود کوتاه مدت ما است. این راه حل برای مشتریان ما و موفقیت بلندمدت تجارت ما بهترین است. این ایده که "مردم دوست ندارند فروخته شوند" بیشتر درست است، اما مانند دو ادعای دیگر، هیچ زمینه ای وجود ندارد که به یک فروشنده در حال توسعه اجازه دهد تا بفهمد وقتی مقابل یک مشتری بالقوه می نشیند، چه کاری باید انجام دهد.
همیشه حواسپرتی و بهانههایی در دسترس خواهند بود، اما هیچکدام از اینها موفقیت ایجاد نمیکنند. درست مانند تست زدن، باید راهی برای جلوگیری از حواس پرتی و تمرکز پیدا کنید. چالشها، چالشهای واقعی با محصول یا شرکت وجود خواهد داشت و تعداد زیادی از فروشندگان کمتری وجود خواهند داشت که در نتیجه تمرکز خود را از دست خواهند داد.
جهت کسب اطلاعات بیشتر از سایت متمم بازدید نمایید
ماموریت یک فروشنده اجتناب از بهانه های فوری و دستیابی به موفقیت در هر شرایطی است. امروز کمی متفاوت است زیرا منابع زیادی در دسترس است، اما هنوز هم صحبت با یک فرد واقعی که می تواند شرایط شما را درک کند و توصیه های خاصی ارائه دهد، ارزشمند است. اگر اکنون در حال شروع فروش هستید، یک نماینده ارشد موفق در شرکت خود پیدا کنید یا به یک رویداد محلی فروش سازمانی بروید تا با همتایان خود ارتباط برقرار کنید، سپس از آنها بپرسید که آیا مایلند به برخی از سوالات اساسی فروش پاسخ دهند.
اخیراً، شنیدم که تعدادی از کارشناسان فروش پیشنهاد میکنند که «هرگز نباید تعطیل شود». در عوض، آنها شعارهایی مانند "همیشه کمک کن" را فشار دادند، زیرا "هیچکس نمی خواهد بسته شود". ایده خوبی در اینجا وجود دارد که ارزش درک دارد، اما در میان هجوم افراطی ها گم شد.
مطالب بیشتر از: مشاوره
ایده کلی این است که ما انسان ها عموماً از افراد خودخواه با رویکردهای خودخواهانه خوشمان نمی آید. در واقع، بیشتر رفتارهای بدی که باعث ایجاد این ایده شد که مردم دوست ندارند فروخته شوند، از طریق انتخاب طبیعی اقتصادی ناپدید شدند، زیرا آنها دیگر اجازه نمی دادند گونه ها زنده بمانند و رشد کنند. به همین ترتیب، در حالی که مطمئناً باید به همه مشتریان بالقوه خود کمک کنید، توصیه به "همیشه کمک کنید" توصیه خوبی نیست اگر به این معنی است که مشتری بالقوه خود را در تعهد به مکالمه بعدی "نبندید". این تعهدات، همراه با گفتگوهایی که به آنها منجر میشود، به مشتریان آنچه برای حل مشکلشان نیاز دارند، رسیدگی به چالش یا فرصتهایشان، و بهتر درک میکنند که برای بهبود نتایج خود باید چه کاری انجام دهند، میدهد. مانند بسیاری از موارد، زمانی که من برای اولین بار شروع به کار کردم، بیشتر بر روی من تمرکز می کردم و فروش را انجام می دادم نه اینکه متوجه مشکلات و چالش هایی باشم که مشتریانم با آنها روبرو بودند. فروشندگانی که می توانند این کار را انجام دهند، توسط مشتریان خود ارزشمندتر دیده می شوند و به طور طبیعی می توانند خریداران خود را به یک راه حل موفق راهنمایی کنند.
در اوایل حرفه فروش، صرف وقت با هر کسی و هر کسی که مایل است با شما وقت بگذراند، آسان است. میزها را بچرخانید و از خود بپرسید "آیا این شخص ارزش وقت گذاشتن من را دارد؟" شما فقط تعداد محدودی ساعت فروش در هفته دارید و معاملات واقعی زمان زیادی را برای بسته شدن نیاز دارند. ساعات گرانبها را با معاملات بیصلاحیت یا افراد بیصلاحیت سپری نکنید. شما مدیر عامل قلمرو خود هستید و همه نباید با مدیر عامل وقت داشته باشند.
برای کلارک، که هدفش ایجاد کسب و کار مشاوره میلیون دلاری خود در ابتدای راه اندازی بود، درس ها و توصیه هایی که از این کتاب گرفت، مستقیماً برای تسریع در حرفه او قابل استفاده بود. با انتخاب های ما برای بهترین کتاب های فروش تمام دوران شروع کنید و کارشناسانی را بیابید که می توانید بیشتر از آنها بیاموزید. اگر میخواهید بهترین فروشندهای باشید که میشناسید، مستلزم نظم و انضباط است.
مهمتر از آن، این کار را فقط یک بار در هفته یا یک بار در ماه انجام ندهید - ما این کار را به معنای واقعی کلمه هر روز با هر فروشنده در تیم خود انجام می دهیم. به همین دلیل است که تیم ما خیلی خوب بسته می شود،" پاتل به اشتراک می گذارد. مهمتر از آن، این کار را فقط یک بار در هفته یا یک بار در ماه انجام ندهید. - ما این کار را به معنای واقعی کلمه هر روز با هر فروشنده در تیم خود انجام می دهیم. در فروش، شما باید مشتریان بالقوه خود را تحت تاثیر قرار دهید.
هر فروشنده در حال توسعه ای که به آن گوش می دهد ممکن است به راحتی به این نتیجه برسد که نباید سعی کند معاملات را ببندد، در عوض بدون توجه به نتایج مفید باشد. توصیه ای که ای کاش قبل از شروع حرفه فروش می گرفتم این بود که بر روی یک مشتری ایده آل تمرکز کنم و بدانم چگونه می توانم به یک مشکل یاب تبدیل شوم. آنها سریع از دروازه بیرون می آیند و مصمم به پول درآوردن هستند، اما همه مشتری آنها نیستند.
من فکر نمیکنم هیچ توصیهای برای فروش که داشتهام قویتر از این بوده باشد که به من گفته شود ساکت شو و گوش بده - این همچنین تأثیر زیادی بر روابط شخصی من داشته است. با پرسیدن سؤالات مهم، می توانید بینش اساسی در مورد نیازهای مشتری خود به دست آورید که مستقیماً با یکی از مزایای کمتر شناخته شده خدمات شما مرتبط است. یا ممکن است متوجه شوید که آنچه ارائه میدهید با مشکل یک فرد مطابقت ندارد و هر دو میتوانید از اتلاف وقت خود جلوگیری کنید. بهترین کاری که تا به حال در مورد ایجاد مهارت های فروش انجام داده ام، گوش دادن به تماس های ضبط شده است.
لطفاً جهت کسب اطلاعات بیشتر در زمینه مشاور فروش تلفنی به سایت ما مراجعه نمایید
این احتمال وجود دارد که از آنها درخواست شود و مشتاقانه به یک نماینده فروش جدید کمک کنند.
Hubsell به شما امکان می دهد گفتگو را با تصمیم گیرندگان کلیدی بازارهای هدف خود شروع کنید
اما هر چه بیشتر سعی میکردم کارها را عجله کنم، در برابر حرکت رو به جلو مقاومت بیشتری نشان میدادم. آنها موانع و مخالفت هایی را که من نمی توانستم بر آن ها غلبه کنم بیرون می زدند. وقتی یاد گرفتم سرعتم را کم کنم، اطلاعات را در جلسات متعدد جمع آوری کنم و به سادگی فرآیند فروش را یک مرحله در یک زمان پیش ببرم، ناگهان فروش من افزایش یافت. شما می توانید با تمرین مداوم بر این مهارت های اساسی فروش مسلط شوید. هنگام هدایت خریدار در فرآیند فروش، در مورد به کارگیری هر یک از مهارت ها عمدی باشید.
کسی که با استفاده از بینشهای آموختهشده از طریق این مکالمات مهم به افرادی که در آن سوی «میز» شما قرار دارند کمک میکند تا به آنچه مهمتر است، توجه کند. همانطور که از این برای هدایت موفقیت آمیز افراد در سفر خریدارشان استفاده می کنید، روابط قوی تری ایجاد خواهید کرد و شاهد افزایش تعداد فروش خود خواهید بود. کلارک توضیح میدهد: «وقتی نوبت به ایجاد مهارتهای فروش میرسد، در واقع یک کتاب توصیه میکنم. کتابی که واقعاً برای من مفید بود، مشاوره میلیون دلاری نوشته آلن وایس نام دارد و او از نظر نحوه ساختاربندی پیشنهادات، نحوه گفتگوهای خوب با خریداران، و تخصص زیادی برای به اشتراک گذاشتن دارد. اگر تصمیم گرفته اید در زمینه فروش حرفه ای را شروع کنید، به یاد داشته باشید که در حال ورود به تجارت مردم هستید. مشتریان شما نه تنها محصول یا خدماتی را که ارائه می دهید می خرند، بلکه شما را می خرند.
برای کمک به شما برای بهبود سریعتر مهارتهای فروش، کتابهای فروش بخوانید، با فروشنده باتجربهتر صحبت کنید یا در جلسات آموزشی مهارتهای خاص شرکت کنید. برای کنراث، که حرفه ای طولانی مدت به عنوان سخنران، نویسنده، مشاور فروش و مربی با برندهای Fortune 500 برای خود ساخته است، بهترین توصیه فروش او یادگیری یک تاکتیک، تکنیک یا استراتژی فروش خاص نیست. توصیه او این نیست که کتاب خاصی را بردارید، در یک برنامه آموزشی ثبت نام کنید، یا صدها تماس سرد در روز بگیرید تا زمانی که ناگهان متخصص شوید.
اکنون، فروش مفهومی کاری است که همه به دلیل ماهیت پویای نیازمندیها، محصولات و صنعت باید انجام دهند. درست مانند زمان قرار ملاقات، یک فرد بسیار مشتاق یا شخصی که بسیار حساس است بلافاصله شانه هایش را بالا انداخته است. به طور مشابه، اگر سعی کنید بدون زمینه بفروشید یا سعی کنید پیگیری انجام دهید که از مرز بین پیگیری و آزار مشتری بالقوه عبور کند، هرگز به آن معامله نخواهید رسید و در عوض مشتری احتمالی را از دست خواهید داد. وقتی برای اولین بار شروع به فروش کردم، خیلی مشتاق بودم که موفق باشم. من سعی کردم با دانش بالای خود در مورد محصول، مشتریان بالقوه خود را شگفت زده کنم.